اگر مشكلات و نگرانيهاي والدين را در تربيت اخلاقي و شخصيتي كودكان فهرست كنيم، بطور قطع دروغگويي جزء مشكلات مهم و قابل توجه خواهد بود. مشكل دروغگويي كودكان از دوران طفوليت و از حدود 3 سالگي و به بعد، برخي والدين را نگران مي كند و اين مشكل ممكن است در سالهاي بعد نيز ادامه يابد و با شروع دوران مدرسه، گاه معلمان و والدين بطور مشترك از دروغگويي كودكان شكايت دارند. دروغگويي كودكان قبل از هر چيز در نظر اولياي خانه و مدرسه يك مشكل اخلاقي و تربيتي تلقي مي شود و به همين خاطر در مواجهه با اين رفتار نادرست، غالباً بر زشتي و قباحت اخلاقي آن تكيه مي گردد، در حاليكه اگر ابعاد مختلف رواني، عاطفي، ذهني و اخلاقي اين مشكل رفتاري را با دقت بيشتر مورد بررسي قرار دهيم، ممكن است به راهحلهاي متفاوت و موثري در برخورد با آن دست يابيم. كودكان به محض رسيدن به سنين مدرسه كوشش مي كنند كه دنياي واقعي را از دنياي تخيلي جدا سازند. دروغگويي زماني اتفاق مي افتد كه آنان مي خواهند چيزي را توصيف نمايند يا به اصطلاح آرزويي كنند كه واقعيت آن چيزي بود كه مي خواستند، در سنين 6 يا 7 سالگي كودكان از زشتي اين كار مطلع مي شوند. دروغ معمولاً بيان خلاف واقع و يا كتمان يك واقعيت است. بنابراين بين اين دو جنبه تمايز قايل شويم:
بيان خلاق واقع، ممكن است از روي عمد و يا به واسطه عدم قدرت تشخيص واقعيت باشد. مثلاً كودكي ممكن است چهار كودك را در كوچه ديده باشد و عده آنها را هفت نفر ذكر شد. يك دليل اين بيان غير واقعي مي تواند عدم قدرت تميز او بين 4و 7 باشد و دليل ديگر آن باشد كه او مي خواهد بگويد عده بچه هايي كه ديده خيلي بوده لذا آنرا افزونتر از واقع بيان كند. بديهي است كه در اين قسمت زمينه هاي ذهني، پيامدهاي رفتاري و تربيتي را مد نظر قرار دهيم و اگر مساله عدم تشخيص يا درك ذهني باشد در اين صورت اطلاق دروغگويي بعيد به نظر مي رسد. كتمان واقعيت نوعي از دروغگويي است كه مستلزم تواناييهاي ذهني بيشتر در كودكان است و معمولاً از سنيني بروز مي كند كه كودك ضمن برخورداري از توان استفاده از برخي سمبل ها و علايم در افكار و اعمال خود، تجارب و يادگيريهايي در اين زمينه دارد و از پوشيدن يك واقعيت بعنوان وسيله اي براي رسيدن به هدفهايش بهره مي گيرد.
بنابراين به نظر مي رسد والدين و مربيان بايستي قبل از هرگونه مواجهه با رفتار دروغگويي كودكان به بررسي و تحليل زمينه هاي ذهني و رواني اين مشكل بپردازند.
همانگونه كه قبلاً ذكر شد برخي از اظهارات كودك را بايد با توجه به سن كودك و زمينهي رواني و ذهني به وجود آوردنده ي آن مد نظر قرار داد چرا كه برخي از عبارات را نمي توان در معناي خاص دروغگويي قرار داد. شناخت اين تفاوتها در انواع دروغگويي شيوه مقابله مختلفي را ايجاب مي كند كه روان شناس يا والدين با هر نوع اظهار كودك يكسان برخورد نكنند.
مي توان دروغگويي را به اين گونه تقسيم نمود:
1- دروغ گوييهايي كه معمولاً مشكل جدي به حساب نمي آيند:
همانگونه كه قبلاً ذكر شد معمولاً كودكان در سنين 7-6 سالگي كم كم به قصد يا نيت اعمال خود و ديگران پي مي برند. علت اين امر رشد شناختي و رواني و عوامل محيطي و تربيتي است. در سنين مدرسه دنياي واقعي را از دنياي تخيلي جدا مي كنند. كودكان قبل از سنين 7-6 سالگي اغلب از خود داستانهايي مي سازند و حكايت هاي بلندي را بيان مي كنند. اين كار كاملاً طبيعي است چرا كه آنها از شنيدن و گفتن داستان لذت مي برند. كودكان در اين سنين قادر نيستند بين واقعيت و خيال تفاوت قايل شوند.
2- دروغگويي هايي كه نشان دهنده ي مشكلات عاطفي اند
كودكاني كه فرق راست گويي و دروغ گويي را مي دانند ماهرانه داستانهايي از خود
ميبافند كه باور كردني به نظر مي رسد. اين كودكان معمولاً اين داستانها را با شور و شوق بسيار بيان مي كنند تا توجه ديگران را به خود جلب كنند. اين گونه كودكان ممكن است دچار الگوي تكرار دروغ گويي شوند. آنها معمولاً فكر مي كنند كه دروغ گويي راحتترين راه پاسخ گويي به انتظارت والدين و معلمان است. اين الگوي تكراري دروغگويي تبديل به يك «عادت» در آنها مي شود. برخي از كودكان و نوجوانان هستند، كه دروغگويي اصلاً ناراحت شان نمي كند برخي از آنها براي سرپوش گذاشتن بر ساير مشكلاتشان اقدام به دروغگويي مي كنند. براي مثال نوجواني كه سيگار يا مواد مخدر مصرف مي كند براي پنهان كردن اين حقيقت كه كجا بوده؟ با چه كسي بوده؟ چه كاري انجام داده؟ و ... بارها دروغ بگويد (همان منبع)
3- دروغگويي تعمدي: به قصد انتقام گرفتن از والدين دروغگو، بي وفا به وعده ها ، فريب دهندهي كودك، داراي دوگانگي فكر و عمل ... دروغ مي گويند.
4- دروغگويي تدافعي: به قصد دفع غضب والدين و معلم و نظير آنها ... گريز از زيان احتمالي دروغ مي گويد. گاهي كودك براي رهايي از تنبيه و يا دفاع از خود در مقابل والدين يا معلمان مبادرت به دروغگويي مي كند و اين نوع دروغ كه بعضاً ممكن است كتمان واقعيت باشد در آستانه سنين دبستان شكل مي گيرد و در صورت وجود فشار و تهديد در محيط زندگي خانواده و مدرسه ممكن است در سالهاي بعد نيز ادامه يابد و شكل هاي پيچيده تري نيز پيدا كند.
5- دروغگويي به منظور كسب امتياز
6- دروغگويي به منظور جلب اعتبار و كسب وجهه
يكي ديگر از انواع دروغهاي كودكان، چاخان كردن است كه با هدف جلب توجه ديگران يا مطرح نمودن خود انجام مي گيرد. كودكان ممكن است به قصد خودنمايي يا فريب ديگران داستانها يا حوادثي را سر هم و بيان كند. در چنين مواقعي معمولاً گفتهها همراه با اغراق، هيجان و جنبه هاي عجيب و غريب است و گاه نيز خود كودك در مركز حوادث قرار مي گيرد.
دروغگويي ممكن است عوامل متعددي در روابط خانوادگي و مدرسه اي كودك داشته باشد و يا محيط اجتماعي زمينه هاي ايجاد رويه دروغگويي را فراهم كند. در اين قسمت برخي زمينه هاي مهم در ايجاد رفتار دروغگويي را با تكيه بر انواع دروغگويي با توجه به صاحب نظران مختلفي كه در بخش قبل ذكر شد، مورد بحث قرار مي گيرد.
بعنوان بخشي از رشد بهنجار، كودكان خردسال، اغلب دروغ مي گويند. علت آن نيز
ميتواند عوامل ذيل باشد:
1- ناتواني تمايز بين واقعيت و خيال
2- ترس از تهديد، تنبيه يا محروميت
3- يادگيري
4- دروغگويي ناشي از عادت كه ممكن است به دليل احساس وابستگي، نا ايمني و يا فشار والدين و يا ساير افراد مهم در زندگي كودك باشد.
5-مشکلات جدیتر روانپزشکی
اختلال سلوک که در آن کودک قواعد اجتماعی را به طور مداوم نقض میکند.
اختلال لجبازی مقابله ای که الگویی از رفتارهای منفیکارانه، مقابلهجو و خصمانه نسبت به صاحبان اقتدار وجود دارد.
اختلال شخصیت در بزرگسالی اگر دروغگویی مزمن و روان شناختی شود، ممکن است نشانهای از اختلالاتی مانند "اختلال شخصیت مرزی" یا "اختلال شخصیت ضداجتماعی" در آینده باشد (البته این تشخیص فقط توسط متخصص قابل تأیید است)
1- در مورد همه ي موضوع ها و حتي كوچكترين جزييات، اغراق مي نمايد.
2- درباره ي آنچه انجام داده و انجام نداده است، دروغ مي گويد.
3- تلاش مي كند از راه دروغ گفتن درباره ي خود و سايرين، تصوير خود را در نظر ديگران بهبود بخشد.
4- احتمالاً فرد تنهايي است.
5- انتقادهاي سايرين را نسبت به خود نمي پذيرد و تلاش مي كند تا از راه سرهم نمودن داستانهايي معايب خود را پوشش دهد.
6- تلاش مي كند كه حمايت سايرين اعم از والدين، همكلاسان، معلمان، مشاوران و مديران را نسبت به دروغ هاي خود جلب نمايد.
1- يك جو منفي در كلاس ايجاد مي شود. بطوري كه معلم و دانش آموزان بايد مراقب رفتارهاي دانش آموز دروغگو باشند.
2- اين دانش آموز از سوي معلم و همكلاسان خود طرد مي شود.
3- معلم و همكلاسي هاي او در مقابل اين دانش آموز حالت تدافعي به خود مي گيرد.
4- ممكن است معلم به اين نتيجه برسد كه وضعيت نا اميد كننده بوده و اين دانش آموز تغيير ناپذير است.
5- هيچ كس يك دروغگو را دوست ندارد و اين امر، مساله را تشديد مي كند و باعث رنجش و افسردگي دانش آموز دروغگو مي شود.
1- كسي كه همواره دروغ مي گويد، در جستجوي فرصتي براي موفقيت است و يك فرد آگاه مي تواند به او در رسيدن به اين اهداف از راه مثبت كمك نمايد.
2- دروغ هاي كوچك را ناديده بگيريد و به سايرين نيز ياد دهيد كه همين كار را بكنند. وقتي متوجه شد كه به دروغ هايش توجه نمي كنيد ولي توانسته است توجه شما را براي رفتارهاي مثبت بيشتري جلب نمايد، بنابراين دروغگويي را بتدريج قطع خواهد كرد.
3- كودك را تاييد كنيد و مورد توجه قرار دهيد.
4- سعي كنيد كه به دليل اصلي رفتار پي ببريد اين دانش آموز معمولاً از عزت نفس پايين برخوردار است . دلايل مختلفي در مورد دروغگويي ذكر شد. همه ي عواملي كه باعث دروغگويي مي شود بعنوان ابزاري براي صيانت از خود مي باشد.
5- به كودك اعتماد به نفس بدهيد، «تو مجبور نيستي واقعه را شرح دهي من مي دانم تو راست مي گويي».
6- كودكي كه احساس ارزش مي كند و مي داند كه دوستش دارند و موفق است مجبور نيست به دروغ متوسل شود. به كودك كارهايي را كه نياز به حس مسئوليت دارند نظير بردن و آوردن پيغام، آب دادن به گياهان يا غذا دادن به ماهي و ... جهت بالا بردن احساس مسئوليت محول كنيد. در فعاليت هاي كلاسي معلمان مي توانند از «گروه سنجي» جهت پيدا كردن همكلاسي هاي مطلوب براي كودك دروغگو استفاده كنند و كودك را با اين افراد به منظور انجام فعاليت هاي گروهي درگير سازند.
7- با كودك قرارداد ببنديد كه دروغ نگويد. اين پيمان بايد شامل رفتارهاي قابل قبول و پاداش هاي معين باشد. عواقب رفتارهاي غير قابل قبول را به روشني در اين قرارداد تعريف كنيد.
8- نوعي خود كنترلي را جهت افزايش آگاهي از رفتار به كار ببريد و آن را تقويت كنيد.
9- مي توانيد از تكنيك «منصرف نمودن» استفاده كنيد. بدين صورت كه در هنگامي كه احساس مي كنيد دانش آموز يا كودك شروع به دروغگويي كرده است به نوعي ميسر بحث را عوض نماييد. براي مثال با قطع كردن حرف او بگوييد «ممكن است آن كتاب را براي من بياوريد»
10- از تكنيك «تكرار» نيز مي توانيد استفاده كنيد بدين صورت كه از دانش آموز بخواهيد آنچه را كه احساس ميكنيد حقيقت ندارد، دوباره برايتان بازگو كند. مي توانيد اين تقاضا را با رفتارهاي غير كلامي از جمله بالابردن ابروها حاكي از تعجب، نگاهي حاكي از زيركي و امثال آن توام نمايد و به او بگوييد «ممكن است آن را دوباره براي من تكرار كني؟ بدين ترتيب از آنجايي كه دانش آموز متوجه مي شود كه شما به دروغ گفتن او پي بردهايد بعيد است كه آن را تكرار كند.
11- به جاي طرد نمودن اين چنين افرادي با وي ارتباط مناسبي برقرار نماييد.
12- اگر در مدرسه هستيد همواره به دانش آموز يادآوري كنيد كه علت اين كه مردم دروغ مي گويند چيست. اين مطلب كمك بزرگي به دانش آموز دروغگو خواهد كرد، چرا كه اين دانش آموز غالباً به منظور حفاظت از خود در مقابل تهديد اقدام به دروغگويي مي نمايد. وقتي كه ما به دانش آموز همواره توصيه مي نماييم كه در هر موقعيتي و صرف نظر از پيامدهاي آن، حقيقت را بگويند دانش آموز با خود مي پندارد كه چرا وقتي ميتواند با يك دروغ از تنبيه شدن بگريزد، بايد راست بگويد؟ اين امر در ظاهر منطقي است، پس بايد فضايي فراهم شود كه دانش آموز باور كند كه راست گفتن پيامدهايي ندارد كه آنها از گفتن آن پشيمان شوند. اگر در محيط آموزشگاه چنين محيطي فراهم شود ديگر دروغ گفتن ضرورتي نخواهد داشت.
13- اگر پي برديد كه علت دروغگويي خانواده است، به مشاوره با والدين بپردازيد. در چنين شرايطي به اصلاح خانواده توجه كنيد و در نيت و اخلاق و ر فتارشان تغيير اساسي ايجاد نماييد.
14- بدانيد كه دروغگويي ممكن است ناشي از ناهنجاريهاي شديد شخصيتي باشد كه در اين صورت مستلزم كار تخصصي خواهد بود. بخصوص اگر كودك يا نوجوان پيوسته و بطور جدي دروغ بگويد آنگاه مداخله ي تخصصي ضرورت پيدا خواهد كرد. چنانچه دروغگويي با رفتار هاي ديگري مثل آزار رساني به كودكان يا حيوانات ديگر، آتش افروزي توام شود لازم است برنامهي منظمي از مشاوره و ارجاع به روانپزشك براي كودكان مبتلا به اين عادت در نظر گرفته شود.
اگر دروغگویی کودک با چندین مورد از علائم زیر همراه است، مشورت با یک متخصص ضروری است:
یک روانشناس کودک میتواند با ارزیابی دقیق، ریشه مشکل (مانند اضطراب، عزت نفس پایین یا یک اختلال رفتاری) را شناسایی و طرح درمانی مناسبی ارائه دهد.
"به یاد داشته باشید، دروغگویی در کودکان اغلب یک "علامت" است، نه خود بیماری. با صبر، درک و راهنمایی مناسب، شما میتوانید به کودکتان کمک کنید تا ارزش راستگویی را درک کرده و فردی صادق و مسئولیتپذیر بار بیاید"
برچسب ها
ارسال دیدگاه
دیدگاه ها
آخرین مطالب









پربازدیدترین مطالب









